براي آدمها مرز بگذاريد !
مرز صميميت ؛
مرزتماس فيزيکي ،
مرز رفتار !
مرز کلام ....
شما اين مرز را تعيين کنيد ،
و هميشه يک قدم عقبتر بياستيد !
هميشه ... !!!
People leave for the border!
Boundaries of intimacy;
Mrztmas physical
Boundary behavior!
Word of the border ....
You can set the border,
And always one step behind the stand!
Always ... !
امسال از خودتان بپرسید چرا در سال گذشته به برخی از آرزوهایتان نرسیدهاید؟ موانع رسیدن به آرزوها و خواستهها را بیابید و آنها را از سر راه بردارید.
مانع اول: پراکندگی
حتماً درباره لیزر و کاربردهای آن زیاد شنیدهاید، جالب اینجاست که لیزر همان نور معمولی است فقط مجتمع شده و دلیل خواصش هم همین متمرکز بودن آن است. ذهن ما هم وقتی پراکنده و آشفته است، کاری از دستش برنمیآید و نمیتواند ما را به سمت هدف پیش ببرد، اما وقتی تمرکز آن در یک نقطه جمع میشود قدرت لیزری پیدا میکند و نفوذش چند برابر میشود. ما به خواستههایمان نمیرسیم، چون بر آنها متمرکز نمیشویم، ذهنمان پراکنده است و در لحظه، ممکن است چیز دیگری را طلب کند.
مانع دوم: نمیدانم چه میخواهم!
ما به خواستههایمان نمیرسیم چون واقعاً نمیدانیم چه میخواهیم؟ گاهی هم به جای خودمان، اطرافیان، چیزهایی را که میخواهند به ما تحمیل میکنند و چون خواستهها واقعاً مال ما نیستند و ما هم واقعاً آنها را نمیخواهیم، پس عملاً به آنها نمیرسیم
گاهی خواسته خیلی بزرگ، غیر قابل دسترس و غیر واقعی است، گاهی هم این ما هستیم که لیاقت، یا بهتر بگویم آمادگی لازم را نداریم و انگار اصلاً به نفعمان نیست که در آن زمان بخصوص به آن خواسته بخصوص برسیم، پس به آنها نمیرسیم، به همین سادگی!
مانع سوم: خواستههای ناهماهنگ
ما به خواستههایمان نمیرسیم، چون خواستههایمان هماهنگ با ما نیستند، وقتی هم خواستهای هماهنگ با ما نیست انرژی و توان ما را به هدر میدهد، حرکتمان را کند میکند و شاید هم اصلاً ما را از حرکت بازدارد. خواسته باید با علاقه، قابلیت، توانمندی و شرایط زمانی و مکانی ما هماهنگی داشته باشد، نباید کلیشهای، تکراری و تابع مد باشد. وقتی خواسته با ما هماهنگ نیست، به خواستهها نمیرسیم.
مانع چهارم: رها کردن خواستهها
یا درخواستتان روشن و مشخص نبوده (یعنی مبهم و غیر واضح بوده) و یا به اندازه کافی صبر نکردهاید (یعنی زود احساس ناکامی کرده و عجولانه رو به بیقراری آوردهاید)، شاید هم اصلاً دریافت آنچه درخواست کردهاید، صلاحتان نیست، یا به علت هماهنگ نبودن خواسته خود با احساس درونیتان نمیتوانید رسیدن به خواسته را حس کنید، شاید هم با برخورد با کوچکترین مانع دلسرد شده و خواستهتان را رها کردهاید.
مانع پنجم: عدم تناسب خواسته ظاهری با احساس درونی
شاید هدف و خواستههای ظاهری با احساس درونیتان هم جهت و یگانه نبوده است. ممکن است هدف ظاهری ما در زندگی، مثلاً کسب پول زیاد باشد، اما هدف درونیمان عدم نگرانی بابت بیپولی باشد. در چنین حالتی حتی اگر پول کافی به دست آوریم، از فشار روانی و نگرانیمان درباره بیپولی کم نمیشود. تنها، وقتی درونمان راضی شود، احساس خوشحالی میکنیم.
اگر ندانید به کجا می روید، چگونه توقع دارید به آن جا برسید؟
(باسیل اس و والش)
میان آدمیان چیزی نیست، جز دیوارهایی که خود ساخته اند.
(تولستوی)
هنگامی که همه مانند یکدیگر می اندیشند، در واقع کسی نمی اندیشد.
(والتر لیمپن)
خشمگین شدن، انتقام خطاهای دیگران را از خود گرفتن است.
(والتر پوپ)
بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا این که ثروتمند بمیریم.
(جانسون)
به آسمان نگاه کن و به ستارگان چشم بدوز، اما فراموش نکن که روی زمین ایستاده ای.
(تئودور روزولت)
رویاهایتان راه به جایی نمی برند مگر این که خودتان دست به کار شوید.
(جان سی مکسول)
یادگیری یعنی تغییر رفتار پس تا آن چه را آموخته ای به کار نبری یعنی هیچ نمی دانی.
(دون شولا و کنت بلانچارد)
هر وقت با عقلت کسی را دوست داشتی می توانی ادعا کنی عاشق شدی.
(افلاطون)